
طریق بسمل شدن (گالینگور)
| شناسه | 114441 | 
| شابک | -1 | 
| انتشارات | نشر چشمه | 
| سال انتشار | 1397 | 
| نوبت چاپ | 1 | 
| نويسنده | محمود دولتآبادی | 
| قطع | رقعی | 
| زبان | فارسی | 
| جلد | گالینگور | 
| تعداد صفحات | 136 | 
درباره این مورد
همینها، اینها، نمیبینیشان؟ تو نمیبینی؟ همه هستند، همه هستند. نمیبینیشان؟ کفن و قمقمه. نگاه کن، نگاه کن! «تشنهای، تو تشنهای برادرم. بنوش آب!» نگاه کن، نگاه کن! چه رستخیز روشنی! منم، تویی و دیگران. تویی، منم و دیگران. چه رستخیز روشنی. کلاهخود و چکمه و یراق. یکی به آفتاب میدهد سلام، یکی به آب. یکی به آسمان نیاز میبرد، یکی به خاک. یکانیکان بروز میکنند، از پناه خاک، از شکَفتهای درّهی هلاک، از حوالی و حدودِ تپّههای تاک، تپّهها و تنگههای کهنه و عمیق، پوده و عتیق، از درون خاک، از مغاکها، مثل رویش و شکفتنِ عجیب سنگها و خارها. پوست پوستهای خاک میشکَفت و میشکُفت از آن کسی ـ تنی. تنی که با کفن، تنی که بیکفن. بیرقی به دست یا نشانهای به نوک نیزهای. تکهپارهای نشانِ رایتی ـ پارهژندهای؛ ژندهای سیاه، ژندهای سپید، ژندهای کبود، سبز، ارغوانی و بنفش و سرخ و هر چه رنگ؛ رنگها پریدهرنگ...
17,000 تومان


















